چرا ترکم میکنند

پرسش

تاریخ ثبت : 28 اسفند 1397

612 بازدید

من با همسرم مشکل داشتم، در آستانه طلاق بودیم. در همین اثنا یکی از اقوام دور که متاهل بود پیشنهاد دوستی داد. اظهار میکرد اون هم مشکل داره. آشنا شدیم ومن گفتم میخوام طلاق بگیرم. مخالفت کرد که طلاق نگیر، رابطه مون رو مخفیانه ادامه بدیم. من به لحاظ شرایط جامعه و شغلی قبول نکردم، طلاق گرفتم. رابطه مون بعد از طلاق رو به وخامت رفت. من صیغه این آقا شدم، ایشون عقیده داشتن فقط باید الکی خوش بود، انتقاد نکرد، انتطار نداشت، گله نکرد و درتمامی دلخوری ها من مقصر بودم. اکثرا من پا پیش میگداشتم برای آشتی، تا اینکه چند ماه پیش تو گوشیشون متوجه شدم با یکی از مشتری هاش تکه کلامی که واسه من بکار میبرد به اون خطاب کرده. چند عکس خانم رو هم دیدم. طفره رفت، گفت نمیشناسم. بعد گفت مشتری ام هستش. لازم به ذکره که اون خانم هم متاهل و دوست دختر قبلی اش بود. من انتطار داشتم از دلم دربیاره. اما با پررویی از خودش رو محق دونست. خانمش هم به رابطه مون پی برده بود. کات کردیم. فقط بعد از اتمام یه پیشنهاد به من داد که درصورت نیاز جنسی بیا باهم باشیم. من بعضی وقتها اونقدر درمانده میشم نمیدونم چیکار کنم. بعضی وقتها ازخودم و اون متنفر میشم. هم زندگیم رو باختم هم اون رو

ثبت و ویرایش پاسخ

لغو درخواست

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

سارا میرزامحمدی

13 بهمن 1398 ساعت 14:47

همراه گرامی

نامه شما را خواندم. شرایط دردناکی که پس از دوبار اتمام رابطه عاطفی تحمل میکنید بسیار سخت و قابل تامل است.

در نامه تان مرقوم نفرموده بودید مشکلی که به واسطه آن تصمیم به جدایی از همسرتان را گرفتید چه بود.

اما سوالات زیادی پیش میاید که در این شرایط باید از خودتان بپرسید.

اول اینکه چطور از رابطه ای که هنوز تمام نشده بود و پروسه جدایی شما نه به لحاظ قانونی و نه به لحاظ روحی در شما تکمیل نشده بود، وارد رابطه ای جدید شدید؟

دوم اینکه چطور شد که ارتباط با مردی متاهل را پذیرفتید؟

و سوم اینکه چطور انتظار داشتید اون فرد با وجود خیانتی که به همسر خودش کرده و خلق و خوی سرخوش و لذت طلبش، به شما نیز خیانت نکند؟

اینها در حالیست که شما در دهه پنجم زندگی خود و در حال تجربه نیمه دوم عمر خویش هستید.

به نظر من شما هنوز رابطه اولتان با همسرتان را در ذهن و وجود خود تمام نکرده اید و اتمام این ارتباط دوم مسائل جدی تری را از درونتان به نمایش میگذارد که تبعات آن میشود حال بدی که اکنون تجربه میکنید.

کمی به درونتان بیشتر توجه کنید

انسان از ابتدای تولد تا مرگ نیازهای اساسی ای دارد که در روابط بین فردی باید ارضا شوند. و عدم ارضا آنها در دوران کودکی باعث بوجود آمدن الگوهای اشتباهی از فکر و احساس و نتیجتا رفتار میشود که ما به انها طرحواره یا تله های زندگی میگوییم.

پشت هر رفتار و ریکشن ما که حال بدمان را تقویت میکند، نیازی وجود دارد که ارضا نمیشود.

آیا نیاز پشت حال بد و گریه های شما امنیت عاطفی و پذیرش نیست؟ من نمیدانم ولی شما به تنهایی توانایی تشخیص آنها را خواهید داشت. کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید کمک زیادی در این زمینه به شما خواهد کرد.

شناخت تله های زندگی، چگونگی بوجود آمدنشان و علل تداوم آنها میتواند دلیل بسیاری از رفتارهایتان بخصوص رفتارهای تکرار شونده را به شما نشان دهد.

مثلا ایحکه چرا هربار رابطه عاطفی من به شکست منتهی میشود؟ آیا انتخاب من اشتباه است ؟

طرف دیگر مشکل حال روحی و شرایط بد شماست. اتمام هر رابطه عاطفی ای قطعا با درد همراه خواهد بود اما این پروسه باید بطور کامل توسط خود شما تجربه شود تا آرام آرام همه چیز سرجای خودش بنشیند و آرامش به وجودشما باز گردد.

اول اینکه خیلی خوب رابطه را تحلیل کنید و ببینید آیا واقعا این ارتباط برای شما کارا بوده؟ به شما احساس امنیت و پذیرش و همدلی و محبت میداده است؟ از پاسختان خیر است باید باز به دنبال رد پایی از تله ها باشیم مثل تله رهاشدگی که مارا به هر قیمتی در رابطه نگه میدارد چون به شدت ترس از دست دادن داریم.

به هرحال اکنون وقت خود کاوی و درون نگری شماست.

روح شما در این مقطع سنی از شما تغذیه ای از جنس دیگر میطلبد و تا به داد آن بعد از وجودتان نرسید این درد با شما خواهد بود.

در آخر منابع دیگری را نیز معرفی خواهم کرد

از اعتمادتان به مجموعه ما سپاسگذارم

سارا میرزا محمدی

معرفی کتاب
زندگی خود را دوباره بیافرینید نوشته جفری یانگ ترجمه حسن حمیدپور

معرفی درس
پس از جدایی عاطفی و طلاق
بسته شفای زنانگی 1 و 2
کتاب مراقبت از روح

همراه گرامی نامه شما را خواندم. شرایط دردناکی که پس از دوبار اتمام رابطه عاطفی تحمل میکنید بسیار سخت و قابل تامل است. در نامه تان مرقوم نفرموده بودید مشکلی که به واسطه آن تصمیم به جدایی از همسرتان را گرفتید چه بود. اما سوالات زیادی پیش میاید که در این شرایط باید از خودتان بپرسید. اول اینکه چطور از رابطه ای که هنوز تمام نشده بود و پروسه جدایی شما نه به لحاظ قانونی و نه به لحاظ روحی در شما تکمیل نشده بود، وارد رابطه ای جدید شدید؟ دوم اینکه چطور شد که ارتباط با مردی متاهل را پذیرفتید؟ و سوم اینکه چطور انتظار داشتید اون فرد با وجود خیانتی که به همسر خودش کرده و خلق و خوی سرخوش و لذت طلبش، به شما نیز خیانت نکند؟ اینها در حالیست که شما در دهه پنجم زندگی خود و در حال تجربه نیمه دوم عمر خویش هستید. به نظر من شما هنوز رابطه اولتان با همسرتان  را در ذهن و وجود خود تمام نکرده اید و اتمام این ارتباط دوم مسائل  جدی تری را از درونتان به نمایش میگذارد که تبعات آن میشود حال بدی که اکنون تجربه میکنید. کمی به درونتان بیشتر توجه کنیدانسان از ابتدای تولد تا مرگ نیازهای اساسی ای  دارد که در روابط بین فردی باید ارضا شوند. و عدم ارضا آنها در دوران کودکی باعث بوجود آمدن الگوهای اشتباهی از فکر و احساس و  نتیجتا رفتار میشود که ما به انها طرحواره یا تله های زندگی میگوییم. پشت هر رفتار و ریکشن ما که حال بدمان را تقویت میکند، نیازی وجود دارد که ارضا نمیشود. آیا نیاز پشت حال بد و گریه های شما امنیت عاطفی و پذیرش نیست؟ من نمیدانم ولی شما به تنهایی توانایی تشخیص آنها را خواهید داشت. کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید کمک زیادی در این زمینه به شما خواهد کرد. شناخت تله های زندگی، چگونگی بوجود آمدنشان و علل تداوم آنها میتواند دلیل بسیاری از رفتارهایتان بخصوص رفتارهای تکرار شونده را به شما نشان دهد. مثلا ایحکه چرا هربار رابطه عاطفی من به شکست منتهی میشود؟ آیا انتخاب من اشتباه است ؟  طرف دیگر مشکل حال روحی و شرایط بد شماست. اتمام هر رابطه عاطفی ای قطعا با درد همراه خواهد بود اما این پروسه باید  بطور کامل توسط خود شما تجربه شود تا آرام آرام همه چیز سرجای خودش بنشیند و آرامش به وجودشما باز گردد. اول اینکه خیلی خوب رابطه را تحلیل کنید و ببینید آیا واقعا این ارتباط برای شما کارا بوده؟ به شما احساس امنیت و پذیرش و همدلی و محبت میداده است؟ از پاسختان خیر است باید باز به دنبال رد پایی از تله ها باشیم مثل تله رهاشدگی که مارا به هر قیمتی  در رابطه نگه میدارد چون به شدت ترس از دست دادن داریم. به هرحال اکنون وقت خود کاوی و درون نگری شماست. روح شما در این مقطع سنی از شما تغذیه ای از جنس دیگر میطلبد و تا به داد آن بعد از وجودتان نرسید این درد با شما خواهد بود. در آخر منابع دیگری را نیز معرفی خواهم کرد از اعتمادتان به مجموعه ما سپاسگذارمسارا میرزا محمدی

معرفی کتاب :

معرفی فیلم/مقاله :

معرفی دروس غیر حضوری :

اکشن پلن :

ثبت و ویرایش پاسخ

لغو درخواست

سوالات مشابه

هنوز هم عاشقش هستم1,370 بازدید
امیدی به برگشت نامزدم هست؟1,274 بازدید
آیا واقعا به آخر راه رسیدم؟1,009 بازدید
زمانی که توی رابطه عاطفی دلبسته میشم از خونسردی فاصله می گیرم و رفتارم به سمت منفی گرایی میره1,065 بازدید
برگشت به رابطه ی تمام شده یا به دنبال یک رابطه ی جدید؟494 بازدید

دکتر علیرضا شیری

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...

دسته بندی ها

پاسخگران