سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

تلاش برای ادامه رابطه

پرسش

تاریخ ثبت : 05 فروردین 1398
489  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
دختری 29 ساله هستم که مستقل و شاغل در یک شهرستان. البته خانواده خودم در مرکز استان زندگی میکنند و من با همکار خود (دختر) در این شهر مستقر شده ام. تقریبا میشه گفت دختر موفقی از لحاظ شغلی و تحصیلی به شمار میام. اکنون پس از 7 ماه از استخدام، یکی از همکاران من که همشهری من هستند و با من استخدام شدند و البته ایشون هم عین شرایط من دور از خانواده به خاطر شغلشون اینجا اومدند به من پیشنهاد ازدواج دادند (از طریق یکی از فامیل های من که ایشون اتفاقی فهمیدند فامیل من هستند) ما دو ماه باهم آشنا شدیم. تو این دو ماه 4 بار هم رو دیدیم و تقریبا هر دو مون شرایط یکسانی داشتیم و هر دو مجبور بودیم از بچگی روی پای خودمون باشیم. همه چیز خوب بود. ایشون البته از اول رابطه ابراز علاقه زیاد میکردند و من سعی میکردم عاقل باشم و زیاد دل نبندم، که متاسفانه بستم. چون همه معیارهای من رو داره. شرایط شغل ایشون امکان داره شیفتی باشه. ایشون مهندس هستند و باید ناظر باشند. به من از اول مطرح کردن و من بعد از فکر کردن این شرط رو پذیرفتم. من یه بیماری پوستی دارم که خواستم قبل از رفتن به مشاوره ازدواج نگم. تا اول از علاقه ایشون مطمئن بشم.

مهمترین سوال :
تا اینکه روز مشاوره ازدواج بیشتر با روحیات هم آشنا شدیم و البته ایشون میگفتند باید همه درآمد من تو زندگی خرج بشه و من گفتم که یک سوم درآمد من پس انداز میشه برای خودم و روز مبادا. بعد از مشاوره من مشکل پوستیم رو مطرح کردم و اون لحظه زیاد واکنش نشون نداد و گفت که درمان میکنیم و من گفتم من باهاش کنار اومدم و دیگه میخوام خودم رو اینطوری دوست داشته باشم. البته مشکل پوستی من اینقدر حاد نیست و تا نگم کسی متوجه نمیشه. از لحاظ زیبایی هم 4 از 5 میگیرم. ایشون گله مند بود که چرا زودتر نگفتم. بعد قرار شد تحقیق کنه راجع بهش و نظرش رو بگه. بعد سه روز ایشون گفت تو نمیتونی شرایط شیفتی بودن من رو تحمل کنی و استرسی که به خاطر تنها موندن بعضی شبها ممکنه وارد شه ممکنه مشکلت رو بیشتر کنه. به من گفت که اینقدر قوی نیستی که شبها تنها بمونی. من متوجه شدم که این بهونه است. الان در حال حاضر رابطه نداریم و من تا ایشون رو میبینم خیلی ذوق زده میشم. من موقع کات کردن خیلی مغرور قبول کردم البته. الان سوالم اینه: با توجه به تفاهم ما و علاقه مون اینکه من بهشون نزدیک بشم به صلاحه یا نه؟ یا ممکنه ایشون از تصمیمش منصرف بشه؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
30 دی 1398 ساعت 00:11

سلام دوست گرامی

وقت شما بخیر


توصیحات شما را خواندم. ابتدا لازم است بابت تاخیر در ارسال پاسخ از شما عذرخواهی نموده و چنانچه در این مدت با مساله و یا چالشی روبرو هستید با ما مطرح نمایید.


با این حال در پاسخ به پرسش تان ، به نظر می رسد فرد مقابل تصمیم جدی برای ادامه یک رابطه عاطفی پایدار را نداشته باشند. و در این صورت نزدیک شدن شما، متفاوت از پاسخی ست که از سوی ایشان دریافت نموده اید. بنابراین چنانچه تصمیم وی برای ممانعت از ادامه این ارتباط جدی ست؛  تلاش بیشتر برای تداوم آن از سوی شما نمی تواند چندان  کارامد باشد.


با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری



معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه