سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

چگونگی رهایی ازبی انگیزگی و تنبلی و پایبند ماندن به کارها

پرسش

تاریخ ثبت : 13 اردیبهشت 1398
645  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام وعرض ادب
ترم آخر روانشناسیم. هفت ماه قبل بخاطر شرایط بد زندگیم خودکشی کردم (بخاطرتعصبات بیش ازاندازه همسرم روی ارتباطاتت و پوشش، کلا ناامید شدم، همش تو خونه حبس بودم) به روانشناس و روانپزشک مراجعه کردم. از اولی نتیجه ای کسب نشد ولی دومی مثمرثمر بود. احساس بی انگیزگی و پوچی دارم و دست دلم به کاری نمیره. مثلا میدونم باید پایان نامه ام رو بنویسم ولی همش میگم وقت هست، کارش راحته(با اینکه میدونم سخته) کلی آرزو دارم ولی دیگه میترسم کاری براشون بکنم. یه جورایی دچار درموندگی شدم. دلم میخواد موفق بشم و درسم رو ادامه بدم، ولی انگیزه ای ندارم. به تازگی به یک نفر خیلی حسادت میکنم، البته پنهانی (اصلا آدمی نیستم که واسه کسی بد بخواد و تو رفتارم حسادتم معلوم نیست)این چیزیه که خودم فقط میدونم، شاید واسه خانوادشه و اینکه قشنگ داره درسش رو میخونه. همش چشمم به اینه که لوازم خونم رو عوض کنم. با این که تازه عروسم دلم میخواد از کسی کم نیارم. اصلا چنین آدمی نبودم، نمیدونم چرا این طور شدم. ازطرفی هم دلم میخواد پولهام رو برای پیشرفت شخصیم استفاده کنم. هر دوتاشون برام مهمند. برنامه میریزم دریغ ازعمل. یک هفته ورزش میکنم بعد ولش میکنم. دیگه هم پیش روانشناس نمیرم لطفا پیشنهاد نکنید

مهمترین سوال :
تیپ شخصیتم entj هست و ارکتایپ غالبم آفرودیت، و کهن الگوی جنگجو در من فعاله. قبلا تست هالند دادم، بهم گفتند رشته ای که انتخاب کردم درسته ولی هنوزم مطمئن نیستم که رشته ام درست باشه. ازطرفی نمیدونم این بی انگیزگی و پوچی و بی هدفی و سستی رو چجوری درمان کنم؟ خیلی به مرگ فکر میکنم و همزمان ازش خیلی میترسم. دلم میخواد بازم خودکشی کنم، آستانه صبر و تحملم هم بشدت پایینه، ولی با همه ی این اوضاع میخوام تغییر کنم و موفق بشم و پیشرفت کنم. میدونین یه جورایی درس خوندن بهم پرستیژ میده، حالم باهاش خوبه، ولی جدیداً اصلاً اینجوری نیستم و دیگه ذوق گذشته رو ندارم. اصلانمیدونم راهم درسته یانه؟
یه سوال دیگه هم داشتم: من دلم میخواد در زمینه پیشرفت و تحصیل و اینکه به یه آدم بگم تو با ارزشی و قدر خودت رو بدون (بیشتر در مورد زنان) کارکنم. با این اوصاف چه گرایشی برای ارشد باید بخونم؟ و اینکه به هنر و نقاشی و موسیقی و ادبیات بشدت علاقه دارم. البته نه بعنوان شغل اصلی ولی وقتی میخوام برم سمتشون باز هم بی انگیزه ام. حتی بی انگیزگیم روی کتاب خوندنی که عاشقش بودم تاثیرگذاشته. در هفته و ماه کلا حالم خوب نیست. درضمن تست نئوجدیدم شاخص افسردگیم رو پایین زده و اضطراب و تخیلم همچنان بالاست. چه کارکنم که از این حال راحت شم؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

نسرین قربان زاده
نسرین قربان زاده
15 دی 1398 ساعت 08:16

سلام. وقتتان به خیر.

نوشته تان را خواندم .

بابت شرایطی که درگیرش بودید و فشار زیادی را متحمل شدید متاسفم. بیان کردید که رفتن نزد روانپزشک برایتان مفید بوده است . هنوز هم تحت نظر و تحت درمان هستید؟ اگر پاسخ تان منفی است توصیه میکنم دیدار دوباره ای با پزشکتان داشته باشید تا با کمک ایشان بتوانید تا حدودی از شرایطی که اکنون درگیر آنها هستید بکاهید.

در نوشته تان مسایل زیادی را مطرح کردید.اولین نکته ای که به آن اشاره می کنم در رابطه با اهمال کاری شماست. بیان کردید که کارهای پایان نامه را با اینکه می دانید کار زمان بر و دشواری است دائما پشت گوش انداخته واز انجام دادنش سر باز می زنید.انجام ندادن کارهای درسی تان مربوط به بی انگیزگی شماست یا از اینکه باید کار فوق العاده و کاملی را تحویل دهید. گاهی ما از ترس اینکه کارمان عالی و کامل نشود اصلا آن کار را حتی به صورت متوسط هم انجام نمی دهیم. یعنی از ترس نتیجه، کار را  انجام نمی دهیم. بنابر این توجه کنید افکاری که باعث می شود شما به سراغ کار درسی تان نمی روید چیست؟

حس حسادتی که به یکی از اطرافیانتان دارید نیز می تواند مربوط به این باشد که ایشان در حال انجام کارهایشان هستند و شما  با بی توجهی نسبت به مسئولیت هایتان دچار سرزنش خود هستید. مادامی که به سمت انجام اهداف خودتان نروید این حس با شما خواهد بود .زیرا درون شما از خودتان ناراضی است و بواسطه همین فکر شما را سرزنش کرده و پیامد این افکار حال ناخوشایندی است که احساس می کنید.

نکته ای که می خواهم به آن توجه کنید این موضوع است که در نوشته تان چقدر مسایلی که مطرح کردید پراکنده است. موضوعات مختلفی که تقریبا ارتباطی به یکدیگر ندارند . درک می کنم که ذهن شما متحمل فشار زیادی است اما با این پراکندگی که در ذهن دارید نتیجه گیری شما احتمالا کاهش خواهد یافت. 

می توانید با دسته بندی مسایل تان تقریبا در هر بازه زمانی به یک سری از کارهایتان رسیدگی کنید . اینکه توقع داشته باشید در مدت زمان محدودی تغییرات فراوانی را در خود ایجاد کنید ممکن است که باز هم به نگاه ایده آل گرای شما مرتبط شود.برنامه ریزی کنید که فرضا در تاریخ مشخصی روی پایان نامه کار خواهید کرد و پس از تمام کردن آن روی هدف دیگری برنامه ریزی کنید . از گام های  کوچک تر و آسان تری شروع کنید که با موفق شدن در آنها انگیزه شما برای ادامه دادن مسیر بیشتر شود.

دوست عزیز در زندگی روزها و شرایطی پیش می آید که هر کدام از ما حال خوبی را تجربه نمی کنیم. شیرینی زندگی به همین نوسانات آن است.امیدوارم با تغییراتی که در زندگی تان ایجاد می کنید حال بهتری را تجربه کنید.

نسرین قربان زاده_خانه توانگری طوبی



معرفی درس
من ارزشمند
بسته معنای زندگی
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه