سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

تنهایی ومجردی

پرسش

تاریخ ثبت : 03 اردیبهشت 1396
3,165  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام.وقت بخیر.من موردهای خوبی برای ازدواج داشتم اما چون دنبال یک ادم همه چی تمام و خیلی پولدار میگردم نتونستم ازدواج کنم خیلی معیارای دیگه هم دارم.مثل طرز فکر و اینها...نمیخوام در معیارام تجدید نظر کنم.الان شرایطیودارم که باید شدیدا بشینم بخونم برای ارشد و ان شا ا...بعدش دکترا.اما الان یک مساله ای هست اونم اینکه من از ز سه سال پیش نیاز به ازدواج داستم نیاز داشتم یه همدم کنارم باشه یکی که برای خوشحالیش تلاش کنم یکی که عشق رو با اون بفهمم...ولی نداشتم اینها رو...الان بلوغ هام تکمیل شدن وخیلی اتفاقات عالی افتاده و پشیمون نیستم ازاینکه ازدواج نکردم پشیمونم ازاینکه اخه چرا من اینطوریم که ازدواج برام این قدر مهمه...من میگم ادم دوتا چیزمهم تو زندگیش داره یکی ازدواج یکی کار...حالا چیزای دیگم مهمن اما اینا مهمترن درحال حاضر برای من....من تواین سه سالی که نیاز به ازدواج رو شدیدا حس میکردم بازم خیلی تاب اوردم ولی واقعا بهم سخت گذشت...الان دیگه به مرز دیوونگی رسیدم چون فقط دلم میخواد ازدواج کنم و وقتی خیالمم راحت شد برم سراغ درس.اصلادرس نمیخونم وهمش دارم برنامه ریزی میکنم(تیپ شخصیتیمintjو استراتژیستم)عاشق برنامه ریزیم ولی اجرا نمیکنم ینی واقعا خستم...خیلی دلم میخواد خودموبکشم همه چی تموم بشه......خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خسته شدم...اخه این چه وضعه مزخرفیه که شوهرباب میل من پیداش نمیشه.....چرا زودتر نمیاد من راحت بشم؟من اصلانمیتونم شاد باشم دلم میخواد ازدواج کنم مطمعنم وقتی ازدواج کنم هشتاددرصد دل مشغولیای من تموم میشه و مث ادم درس میخونم...بگین من تواین اوضاع چیکارکنم...یه چیزی بگین که شدنی باشه برای من که این قدر خستم..لطفا

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
12 اردیبهشت 1396 ساعت 20:12

درود بر شما دوست گرامی

نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن یک امر طبیعی است و ازدواج نیز یک انتخاب مهم در زندگی است که لازمست با دقت انجام شود. این دقت در صورتی که باعث شود ما انتخاب درستی داشته باشیم مفید است به شرطی که باعث وسواس در انتخاب و یا کمال خواهی نشود.

مرقوم فرموده اید: دنبال یک ادم همه چی تمام و خیلی پولدار میگردم نتونستم ازدواج کنم

هر فردي براي تصميم گيري و انتخاب همسر آينده معيارهايي را براي خود مشخص مي کند تا بر مبناي آن ها بتواند مناسب ترين فرد را انتخاب کند و با اين دید وارد شناخت و آشنايی ميشود. اما در مواردي به نظر ميرسد به سادگی امکان تصميم گيری وجود ندارد.

افراد گاهی معيارهايشان را برای ازدواج بسيار گسترده و با جزئيات زیاد مشخص ميکنند و اغلب انتظار دارند طرف مقابل با تک تک معيارها همخواني داشته باشد، معيارهاي عدیده ای برای انتخاب همسر دارند و صرف نظر کردن از هر کدام از آن ها برايشان سخت و ناممکن است به طوريکه امکان تصميم گيری از فرد سلب ميشود تا شايد شرايط ايده آلی را که به دنبالش است بيابد و در نهايت احتمالا خستگی نيز به وجود خواهد آمد. 

همچنین تاکید شما بر آدم خیلی پولدار، نکته ای است که جای تامل دارد. یعنی ممکن است شما یک احساس عدم اعتماد به نفس داشته باشید که برای جبران آن تمایل به فرد متمکّن داشته باشید. کمک گرفتن از یک درمانگر می تواند به شما کمک کنننده باشد.

در نظر داشته باشید که کسی که تصمیم به ازدواج می گیرد بایستی به یک سری آمادگی هایی دست یافته باشد که به طور خلاصه شامل موارد زیر است:

بلوغ عاطفی: توانایی مدیریت عاطفی/ شناخت احساسات خود: چرا از کسی خوشم می آید؟

بلوغ معنوی: باورها و اعتقادات فردی در این زمینه

بلوغ شخصیتی: مسائل مربوط به شخصیت سالمتر مثل مهرطلبی یا وابستگی/ آیا بندنافش از خانواده بریده شده و قادر به گرفتن تصمیمات مهم زندگی است؟

بلوغ جن.سی: توانایی جسمی در این خصوص، آگاهی از سلیقه خود

بلوغ مالی: مدیریت مالی و توان برنامه ریزی و بودجه بندی

بلوغ اجتماعی: جایگاه اجتماعی فرد

برای اینکه بدانید بلوغهای ازدواج را کسب کرده اید یا خیر بهتر است موارد فوق را در خود چک کنید. همچنین لازمست ابتدا ملاکهای خودتان را بدانید و اولویت بندی کنید، سپس براساس انتظارات تان انتخاب کنید. توجه داشته باشید که تمام مزایا در یک فرد جمع نمی شود و اگر کسی حداقل های شما را تامین کرد بهتر است ادامه دهید. در خصوص تحصیل نیز بهتر است دورنما و برنامه ریزی برای آینده خود داشته باشید تا بتوانید در راستای تحقق اهدافتان گام بردارید.

دوست گرامی، اینکه شما از سن 17 سالکی تمایل به ازدواج دارید مسئله ای قابل احترام است. هر فردی می تواند براساس خواسته های خود برای زندگی اش تصمیم بگیرد. اما نیاز به ازدواج و علاقه، به تنهایی نمی تواند در صورت مجرد ماندن باعث چنین احساساتی شود که شما نوشته اید. رابطه داشتن بناست تنها بخشی از حال خوب ما را تامین کند نه تمام حال خوب ما را. وقتی تمام سرمایه گذاری روانی بر روی یک موضوع باشد، عدم دستیابی به آن یک موضوع می تواند تمامیت ما را به مخاطره بیندازد. ممکن است منشا این حال شما از جای دیگری باشد که مشاوره حضوری گرفتن از یک درمانگر می تواند به شما در این خصوص کمک کننده باشد.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری- خانه توانگری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه