پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام پرسشگر گرامی
نوشته شما را خواندم . البته که شرایط سختی است و هیچ چیز به اندازه بلاتکلیفی در تصمیم گیری سخت نیست.
نوشته اید که در طی دو سال آخر که جدا زندگی می کردید هر دو از آموزش های متعدد استفاده کرده اید و در حال حاضر به زندگی خانوادگی امیدوار هستید .
مسئله ای که می خواهم یادآور شوم این است که همان طور که خودتان هم به این نتیحه رسیده اید و نسبت به آن اقدام کرده اید این است رابطه نگهداری می خواهد و بسیاری از موارد در ایجاد یک رابطه وجود دارد که احتمالا ما یاد نگرفته ایم و یا اصلا ندیده ایم . حال که این فرصت را پیدا کرده اید می توانید از آن بهره بری بیشتری کنید و یک بار دیگر با آگاهی زندگی مشترک خود را از سر بگیرید .
در مورد مسئله فرزندتان باید بگویم بچه ها در جریان جدایی باید این مفهوم را درک کنند و متوجه باشند که اگر پددر و مادرشان با هم زندگی نمی کنند چون نمی توانند بیش از این به یکدیگر کمک کنند و در کنار هم شاد باشند و لذت ببدند اما این موضوع مقایرتی با نقش پدر و مادری والدینشان ندارد و تا اخر عمر آنها پدر و مادرشان باقی خواهند ماند . یک کودک باید به این پذیرش برسد که پدر و مادرش بی نهایت او را دوست خواهند داشت حتی اگر با هم زندگی نکنند . البته که در نهایت میزانی از خلا را با خود حمل خواهند کرد اما گاها این بهتر از یک عمر زندگی در تنش و نفرت و بی عشقی است .
درباره اینکه گفتید نیازهایتان را نادیده بگیرید و این فداکاری را در حق فرزندانتان انجام دهید . ظاهرا این موضوع هم ناکارامد خواهد بود با آموزش و البته عمل به آموزش ها در هر دو طرف می توان تا حدودی نیازها را برطرف کرد . اگر هر یک از طرفین تمرکز خود را روی تغییر خود بگذارد تا طرف مقابل به مراتب نتایج بهتری را خواهد گرفت .
در این رابطه کتاب ازدواج بدون شکست ویلیام گلاسر ترجمه علی صاحبی را به شما پیشنهاد می کنم. همچنین درس غیر حضوری نبوغ عاطفی (برای هر دوی شما) و درس شفای زنانگی (برای همسر شما) می تواند در رابطه شما موثر باشد .
از اعتماد شما سپاسگزاریم
ساجده ودودی
خانه توانگری طوبی