سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

شکست نامعلوم

پرسش

تاریخ ثبت : 07 خرداد 1398
610  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام.من با پسری از طریق فضای مجازی آشنا شدم. ایشان دانشجوی رشته روانشناسی بودن بسیار عاقل و اهل احترام به بزرگتر و خانواده و زن اما ایشون به دلیل مشکلات روحی روانی که در بچگی داشتن دچار اختلالاتی بودن.خانواده من از ارتباط مون درجزیان نبودن ولی خانواده او در جریان بودن و میخواستن اقدام به خواستگاری کنند که ناگهان همه چی رو تموم کرد و من متوجه شدم دلیل رفتنش و جدا شدنش از من درمان اختلالات روانیش و همینطور ترک قرص آرامبخشی بود که بهش اعتیاد پیدا کرده بود.
ازینکه اون منو دوست داشت اطمینان دارم اما چرا رفت؟ آیا من مزاحم درمانش میشدم؟ البته مادرش به من میگفت خودم ازش قول گرفتم که به تو زنگ نزنه چون میخوام اول آدم شه بعد اسم ازدواج بیاره تا بتونه دختر مردمو خوشبخت کنه. الان پنج ماهی از جدایی مون میگذره خیلی خودمو جمع کردم خداروشکر اما بازم دوست دارم بفهمم چطور به خودش اجازه داد بره.
ما حتی برای ارتباط تلفنیمون هم صیغه موققت خوندیم .کلا آدم مقیدی بود و قابل اعتماد

مهمترین سوال :
آیا من سعی کن بطور غیر مستقیم با خودش یا خانودش ارتباط برقرار کنم؟ چون مورد عالیی بود برای ازدواج و دوسش هم دارم.
نشکلش هم با کمک خانوادش و مشاورش داره حل میشه.
اگه خودم نرم سراغش منتظرش بمدنم آیا؟؟؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
29 مهر 1398 ساعت 14:23

درود بر شما

میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن و تشکیل خانواده و ازدواج، یک خواسته معمول در روان آدمی است. اما این خواسته مقدماتی دارد و بدون توجه به نکات مهم، نمی توان انتخابی مثبت انجام داد.

نوشته اید: من با پسری از طریق فضای مجازی آشنا شدم. ایشان دانشجوی رشته روانشناسی بودن بسیار عاقل و اهل احترام به بزرگتر و خانواده و زن

فضای مجازی نمی تواند محیطی مطمئن باشد برای کسب اطلاع از شرایط طرف مقابل و شناخت کافی. هر فردی ممکن است در فضای مجازی خود را به هر صورتی که دوست دارد معرفی کند. شما از کجا به این باور رسیدید که ایشان در مورد تحصیلاتش به شما حقیقت را گفته؟ معیار سنجش شما برای بسیارعاقل بودن ایشان و اهل احترام به خانواده و زن چه بوده؟ از کجا به این درجه از شناخت رسیدید؟ دوست گرامی، بنا نیست با بدبینی و وسواس وارد گود روابط عاطفی و ازدواج شد، اما قرار هم نیست که بخش منطق و تجزیه و تحلیل ذهن را بدون استفاده گذاشت. هیچ ملاکی برای سنجش صحت حرفهای ایشان وجود ندارد.

* ایشون به دلیل مشکلات روحی روانی که در بچگی داشتن دچار اختلالاتی بودن

بر فرض اینکه بخش اول حرفهای او واقعاً هم صحت داشته، ازدواج با فردی که دارای اختلالات روحی و روانی است به هیچ وجه توصیه نمی شود.

* خانواده من از ارتباط مون درجزیان نبودن ولی خانواده او در جریان بودن و میخواستن اقدام به خواستگاری کنند

خانواده ایشان بر چه اساسی رضایت داشتند که برای پسرشان به خواستگاری دختری بروند که در فضای مجازی با او آشنا شده؟ و شما نیز چطور این ادعا را باور کردید؟ چه شناختی داشتید که بنا بود خواستگاری انجام شود، آنهم با مداخله خانواده؟ دوست گرامی، حتی اگر این بخش حرفهای ایشان هم صحت داشت؛ باز هم شما نباید می پذیرفتید که خواستگاری صورت بگیرد زیرا ازدواج امری بسیار جدی است که حتی شامل تعهدات حقوقی و قانونی نیز می شود. ضمن اینکه این ادعا نیز بسیار دور از ذهن می باشد.

* ناگهان همه چی رو تموم کرد و من متوجه شدم دلیل رفتنش و جدا شدنش از من درمان اختلالات روانیش و همینطور ترک قرص آرامبخشی بود که بهش اعتیاد پیدا کرده بود... ازینکه اون منو دوست داشت اطمینان دارم اما چرا رفت؟... مادرش به من میگفت خودم ازش قول گرفتم که به تو زنگ نزنه چون میخوام اول آدم شه بعد اسم ازدواج بیاره تا بتونه دختر مردمو خوشبخت کنه

از کجا متوجه این موضوعها شدید؟ و چطور به این اطمینان رسیدید؟ 

همچنین اعتیاد و اختلال روان، از آن جمله مسائلی است که حتی در صورت درمان شدن و تحت نظر پزشک بودن هم باز ریسک بالایی برای ازدواج محسوب می شود. به نظر می رسد شما فقط گزینه ای بوده اید که اوقات ایشان را پر می کرده اید، نه علاقه ای بوده و نه تصمیم به خواستگاری. البته مجموع این رفتارها که نوشته اید می تواند مطرح کننده مشکلات شخصیتی ایشان باشد زیرا یک فرد بهنجار نه به این صورت وارد ارتباط می شود و نه رابطه را به این شیوه تمام می کند. اما مسئله مهم، مشکل ایشان نیست؛ دلیل علاقه شما به فردی است که نه شناختی از او دارید و نه او را دیده اید و صرفاً با تماس تلفنی و ارتباط مجازی، به این نتیجه رسیده اید که ایشان مورد مناسبی برای ازدواج است. درحالیکه خدمت تان عرض شد که بر فرض هم اگر واقعاً علاقه ای در کار بوده باشد، ازدواج با فردی که اختلال روانشناختی و اعتیاد به قرص آرامبخش دارد توصیه نمی شود.

* کلا آدم مقیدی بود و قابل اعتماد

شاید بهتر باشد مقید بودن و قابل اعتماد بودن و نیز معیارهای یک ازدواج سالم را دوباره برای خود بازتعریف کنید. زیرا شما دلبسته فردی شدید که نه ملاکی برای صداقت سخنانش داشتید و نه شناخت مناسب از ایشان؛ و بعد می فرمایید ایشان موردی عالی برای ازدواج بود. خواهر گرامی، به نظر می رسد باز کردن فایل ازدواج برای شما فعلاً اولویت کمتری داشته باشد و بهتر است شما روی مهارتهای فردی و شخصیتی خود تمرکز کنید. همچنین چارچوبهایی را برای خودتان مشخص کنید تا بتوانید طبق آنها در زندگی جلو بروید. افراد پیرامون ما می تواند بخشهایی از ما را ببینند که در حیطه آگاهی مان نیستند. یکی از این بخشها، زودباوری است که سبب می شود افرادی که جذب شما می شوند اهل سوءاستفاده از عواطف شما را داشته باشند.

گاهي اوقات بافت خانوادگي و محيط اجتماعی انسان به گونه ای است كه برخی از مهارتهای ارتباطی و اجتماعی را ياد نمي گيرد. نتیجه این عدم آموزش، رفتارهایی است که با آسیب همراه می شود. البته ما نبايد خانواده يا اجتماع خود را مؤاخذه كنيم كه چرا به من اين مهارتها را ياد نداديد زيرا برخی والدین سازوکار فرزند پروری مناسبی ندارند. اما قرار هم نیست که خانواده همه چیز را شسته و رفته تحویل ما دهند و خودمان تلاشی برای رفع نقصانها نکنیم.

دوست خوبم؛ بهترست این رابطه مجازی را تمام شده بدانید و از تکرار و مرور حرفهایی که بین شما رد و بدل شده بپرهیزید تا بتوانید از این شرایط و ابهام بیرون بیایید. همچنین برای اینکه جلوی آسیبهای مشابه را بگیرید چک کنید دلیل دلبستگی تان به این فرد چه بوده؟ آگاهی یافتن از دلایل علاقمندی به این فرد می تواند سرنخ خوبی باشد که به نقاط ضعف خود آگاهی پیدا کنید. 22 سالگی سنی است که می توانید دوران پایان نوجوانی و شروع جوانی را صرف شناخت بهتر خود و فردیت خود نمایید. موفق باشید.

از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب
زندگی خود را دوباره بیافرینید نوشته جفری یانگ
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه