سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

پرخوری عصبی و عذاب وجدان بعد از آن

پرسش

تاریخ ثبت : 10 خرداد 1398
1,570  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
عصبانی یا ناراحت میشم بدون کنترل میخورم و اضافه وزن پیدا میکنم و بعدش عذاب وجدان میگیرم و میرم سراغ رژیم های سخت. بارها وزنم رو  کم کردم و مجدد برگشتم. از مسخره شدن و سرزنش دیگران درمورد هیکلم خسته شدم. از اینکه لباس‌های مورد علاقه‌ام رو نمیتونم بپوشم. با هرکس هم آشنا میشم اولش درمورد چاقیم حرف میزنه، خودم هم باعثش هستم اما خودم رو دوست ندارم. از هیکلم ناراضی ام. وقتی عصبانی و ناراحت میشم واقعا متوجه خوردنم نمیشم. در طول روز گرسنه ام. میگن اختلال روانیه، یعنی چاق شدنم یه جور به روانم برمیگرده تا جسمم. انواع اقسام دکتر تغذیه و قرص و ورزش هم امتحان کردم، اما با عصبی شدنم همه اینها بی فایده است. گاهی شده رژیم گرفتم و وزن کم نکردم، عصبانی شدم از خودم و رهایش کردم. اگر هم حالم خوب باشه وقتی شیرینی میبینم واقعا نمیتونم نخورم، یه جور اعتیاد دارم به شیرینی جات.  خسته شدم که دائما تو رژیم بودم، یه بار برای همیشه میخوام تموم کنم این کابوس رو

مهمترین سوال :
چه جوری به خودم کمک کنم و جلوی این پرخوری ناشی از عصبانیت و ناراحتی رو بگیرم و بتونم به وزن ایده آلم برسم؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
14 مهر 1398 ساعت 14:09

درود بر شما

نامه تان را خواندم دوست عزیز. آنچه که بیش از رسیدن به وزن ایده آل در مورد شما اهمیت دارد حس "من خوب نیستم" و اضطرابی است که پشت این نوع خوردن شما وجود دارد.

از نظر روانشناسی ما دو نوع مشکل در زمینه خوردن داریم: یکی «بولیمیا» یا همان پرخوری روانی که فرد به صورت ناهشیار شروع می کند به پرخوری کردن و هدف از خوردن برای او سیری نیست، بلکه نوعی واکنش به اضطراب و روشی برای آرام کردن خود است.  دیگری «آنورکسیا» یا کم اشتهایی عصبی که نقطه مقابل بولیمیاست و فرد دلش نمی خواهد چیزی بخورد. مهمترین علامت پرخوری روانی این است که فرد غذا نمی خورد تا سیر شود. این رفتار برای کاری غیر از کسب انرژی است. افراد معمولا غذا را می خورند فقط به خاطر اینکه کمبود مواد غذایی و کالری و در کل کمبود بدن شان را جبران کنند اما در پرخوری روانی، فرد اصلا برای رفع نیازهای بدنش نمی خورد. خوبست بدانید افرادی که پرخوری عصبی دارند معمولا اعتماد به نفس پایینی داشته و گاهی اوقات هم دچار افسردگی هستند.

از جمله عوامل موثر در پرخوری عصبی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • فشارهای فرهنگی روی بانوان و برخی تبلیغات و وادار کردن و تشویق آنها به داشتن وزن کم و اندام متناسب مطابق با آنچه که در صنعت مُد و زیبایی تعریف شده
  • به طور کلی غذا خوردن باعث می‌شود تا افراد حتی به صورت لحظه ای احساس بد حاصل از اضطرابشان را فراموش کنند. این مسئله درواقع تکرار یک رفتار است که ریشه در دوران نوزادی دارد. زمانی که یک شیرخوار گرسنه بوده و یا گریه می کرده و مادرش به او شیر داده. گاهی افراط مادر در تغذیه کردن کودک (به هر خواسته کودکش فقط با شیردهی پاسخ میداده) سبب تثبیت در این دوره رشدی می شود یعنی هیجانات نامطلوبش را با خوردن آرام می کند.
  • گاهی خوردن در واقع یک مکانیسم دفاعی واپس روی است برای کاهش اضطراب و یا هر نوع هیجانی که برای ما خوشایند نیست (دنبال سینه مادر می گردیم که تغذیه شویم و آرام بگیریم). یعنی فردی که اختلال پرخوری عصبی دارد برای رفع موقتی استرسهایش اقدام به خوردن می کند نه الزاماً رفع نیازهای فیزیولوژیکی بدنش.
  • تغییرات استرس آور زندگی و مواجه با تروماهایی مانند تجاوز، تغییر شغل، ازدواج یا اخراج و ورشکستگی از ریسک فاکتورهای تشدید کننده ابتلا به پرخوری عصبی محسوب می شود.
  • ویژگی های شخصیتی مانند کمال گرایی منفی، وابستگی، عزت نفس پایین و احساس نا امیدی می تواند منجر به عدم کنترل تکانه ها و روی آوردن به پرخوری شود.
  • عوامل وراثتی مانند نقش ژن ها، هورمون ها و عملکرد مواد شیمیایی مغز، نقش مهمی در ابتلا به پرخوری عصبی دارند. مشکلات روان شناختی مانند افسردگی، اضطراب، مواجه با تروما و اختلال استرس پس از سانحه، احتمال ابتلا به بیماری را بالا می برد.
  • والدین سرزنش گر و مداخله گر، یا مادرانی که در مراقب از فرزندان خود افراط می کنند و خانواده هایی که همواره در نزاع و جنگ هستند، در بروز اختلال پرخوری عصبی در فرزندان شان نقش بسزایی دارند.


پرخوری و عواقب پرخوری باعث می‌شود حواستان نسبت به مشکل به وجود آمده پرت شود. در نتیجه نسبت به درد، الگوهای ذهنی منفی و مشکلات فیزیکی حاصل از آن بی حس می‌شوید و آن را با غذا و یک لذت لحظه‌ای مثل شیرینی عوض می‌کنید. شاید می‌خواهید احساس اضطرابتان را با احساسی عوض کنید که کمتر برایتان سخت باشد و بیشتر تحت کنترل شما قرار گیرد. اما توجه داشته باشید که این الگوی رفتاری باعث می شود فقط رنج بیشتری را تجربه کنید. داشتن وزن متناسب برای حفظ سلامتی البته مطلوبست اما وقتی حالت وسواس پیدا کرده و با اضطراب و عصبی شدن همراه است یعنی تمرکز اصلی شما باید روی ریشه این رفتار باشد. پرخوری عصبی عمدتاً پاسخ به یک نیاز روانی ارضا نشده و یا یک استرسِ نادیده گرفته شده است.


مرقوم فرموده اید: با هرکس هم آشنا میشم اولش درمورد چاقیم حرف میزنه، خودم هم باعثش هستم اما خودمو دوست ندارم

بدیهی است که همه افراد پیرامون ما دلسوز یا خردمند نیستند و برای برخی از افراد هم چیزی به نام حریم شخصی تعریف نشده. اینگونه افراد به راحتی حد و مرزها را می شکنند و در مورد مسائل خصوصی افراد اظهار نظر می کنند که در واقع هیچ ربطی هم به آنها ندارد. نمی توان انتظار رفتار مناسب از همگان را داشت اما به نظر می رسد مسئله اصلی شما همین جمله ای است که نوشته اید خودتان را دوست ندارید. وقتی خودتان را دوست ندارید دنبال تایید بیرونی هستید؛ پس خوبست توجه اصلی شما روی همین دوست نداشتن خودتان باشد نه اینکه فلان وزن را داشته باشم و اندامم چنان شود. شما نیاز دارید در وهله اول رفتار وسواسی تان در مورد خوردن را کنترل کنید نه الزاماً وزن تان را.


خدمت شما پیشنهاد می شود برای کنترل علائم اصلی خود به یک روانپزشک مراجعه بفرمایید تا با مصرف دارو اضطراب تان کنترل شود. سپس مراجعه حضوری به یک روانشناس داشته باشید تا با استفاده از تکنیکهای شناختی، به حل این مسئله بپردازید. همچنین مطالعه کتاب آنجا که عقل حاکم است خدمت تان پیشنهاد می شود. این کتاب روش‏ هايی را آموزش مي‏دهد که در بهبود مسائلی  مانند افسردگی، اضطراب، خشم و احساس گناه موثر است. موفق باشید.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه