سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

از شکست میترسم

پرسش

تاریخ ثبت : 29 خرداد 1398
1,225  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
از بچگی مورد تائید اطرافیان و همکاران بودم، ولی از خودم راضی نیستم. چون در طول اشتغال، توانایی کاری خوبی داشتم و به دلیل مسئولیت پذیری و از طرفی احساسی بودن و سازگاری و تبعیت زیاد و عدم توانایی نه گفتن و خلاصه نداشتن سیاست کاری همیشه مورد سواستفاده قرار گرفتم به همین دلیل ۶ سال پیش قطع همکاری کردم و ارشد خوندم. ولی باز هم نتونستم از موقعیت جدید بهره ای ببرم. عرضه ی گرفتن حقم رو ندارم. نمیتونم حرفم رو بزنم. مرتب دارم با خودم حرف می زنم، ولی جلوی مخاطب کوتاه میام. در حال حاضر دچار بی خوابی های زیاد و استرس شدید هستم، چون به شدت نیاز مالی داریم ولی نمی تونم کمک حال همسرم باشم و به همین دلیل عذاب وجدان دارم. اکثر موارد خودم رو بدهکار و حتی مقصر می دونم. طاقت تحمل خطاهایم رو ندارم و از طرفی از خودم انتظار دارم توانمند باشم. حالا به هر کاری فکر می کنم می ترسم شکست بخورم. بینش لازم رو برای تصمیم گیری درست و صحیح ندارم. برای انجام هر کار کوچک یا بزرگی خیلی به خودم سخت می گیرم و اونقدر بهش بها میدم که سایر جنبه های زندگی رو فدای اون می کنم. از وقتی برای اصلاح رفتار و عملکردم مطالعه کردم اضطرابم خیلی بیشتر شده. دو مورد کاری هم که برام پیش اومد نتونستم شروع کنم. خیلی وحشت و استرس پیدا کردم. چون از کار فاصله گرفتم و اطلاعاتم کم رنگ شده یا به روز نیست. تو مغز خودم باور دارم که کارفرما، فرد قوی تر و آماده تری رو می خواد.

مهمترین سوال :
آیا الان صلاح هست خودم رو به هر دری بزنم (خیلی پائین تر از سطح من مثل کار روز مزد خیاطی) تا یه درآمدی هر چند خیلی خیلی کم داشته باشم و از فکر و خیال وحشتناک که من رو داره به جنون می رسونه و واقعا من رو از پا انداخته دور بمونم؟ آیا می تونم فوق لیسانس وموقعیت های کاری احتمالی رو فراموش کنم؟ از طرفی همسرم انتظار داره من یه کاری بکنم ولی من نمی تونم الان امیدی بهش بدم. در سالهای پیش آرزو می کردم زودتر بازنشسته بشم تا به خودم و زندگیم برسم، ولی الان از پوچی دارم رنج می برم. فکر میکنم اگر رسما به همسرم بگم من نمی تونم و نمی خوام کار کنم از خودخواهیه. دلم میخواد من رو توانمند احساس کنه ولی در توان خودم نمی می بینم. آیا اگر خودم رو بازنشسته حساب کنم درسته که خودم رو سرگرم امور معمول خانه داری کنم؟ تا آخر عمرم به این شکل برای من مشکل ایجاد نمیشه؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

الهه دهقانیان
الهه دهقانیان
27 مهر 1398 ساعت 00:16

باسلام واحترام

چند نکته در رابطه با مشکل شما وجود دارد که در صورت توجه به آنها میتوانید تا حد زیادی بر مشکلتان فائق آیید.

مورد اول ترس شما از شکست است که یکی از موانع رسیدن به موفقیت است. موفقیت بدون شکست به دست نمی آید. مسیر رسیدن به موفقیت، یک راه پر پیچ و خم می باشد که شکست های زیادی دارد.برای اینکه بدانیم ترس از شکست چیست، باید ابتدا مفهوم شکست را درک کنیم. وقتی درباره شکست حرف می‌زنیم،‌ در واقع درباره نرسیدن به نتیجه مورد نظر صحبت می‌کنیم.چیزی به نام شکست در زندگی وجود ندارد. در زندگی فقط نتایج وجود دارد. وقتی در مورد شکست خوردن حرف می‌زنید، در واقع منظورتان این است که به نتیجه مورد نظر نرسیده‌اید.پس ترس از شکست به طور ساده یعنی ترس از نرسیدن به نتیجه موردنظر. ما از این می‌ترسیم که به آن چیزی که می‌خواهیم نرسیم.

 اگر خوب دقیق شویم، ما از خود «نرسیدن» نمی‌ترسیم بلکه از پیامدهای آن می‌ترسیم. چرا اینطور است؟ چون در ذهنمان بایدهایی ساخته‌ایم. مثلاً:

  • باید در این کار بسیار ماهر باشم وگرنه...
  • باید این ماه فلان قدر بفروشم وگرنه ...
  • باید در این امتحان نمره بیست بگیرم وگرنه افتضاح می‌شود
  • باید این پروژه را سه ماهه تحویل بدهم وگرنه رئیس کله‌ام را می‌کندو....چقدر از این بایدها واقعیت دارد؟ هیچکدام. اینها بایدهای خودساخته‌اند. اینکه «اگر فلان اتفاق نیفتد، افتضاح می‌شود» یا «رئیس کله‌ام را می‌کند» تصورات ساخته و پرداخته ذهن ماست که آن را باور کرده‌ایم. در واقعیت نه افتضاحی در کار است و نه قرار است کله کسی کنده شود. اینها برداشت‌هایی است که خودمان به واقعیت می‌چسبانیم.اما این ترس میتواند ناشی از وجود تله شکست در شما باشد،کسانی که در این طرحواره قرار می‌گیرند ویژگی‌های زیر را دارند:
    • ۱- اوضاع را همیشه خلاف میل خود می‌بینند.
    • ۲- برای به دست آوردن موفقیت بیشتر هیچ تلاشی نمی‌کنند.
    • ۳- تحمل رقابت برای کار بهتر ندارند.
    • ۴- کار را در نیمه‌های راه رها می‌کنند.
    • ۵- احساس می‌کنند در زندگی شکست خورده هستند.
    • ۶- به توانمندی‌های خود اهمیتی نمی‌دهند.
    • ۷- یا سمت افراد بسیار شکست خورده می‌روند یا همیشه دنبال افراد خیلی موفق هستند تا شاید آن افراد موفق آن‌ها را نجات دهند.
    • همچنین به نظر میرسد با توجه به توضیحاتتان شما دارای کمالگرایی نیز باشید که انتظار خطا از خودتان را ندارید ، در تصمیم گیری مستأصلید وهیچ رضایتی ندارید. 
  • بنابراین ابتدا باید شما به این نتیجه برسید که تکلیفتان را با خودتان روشن کنید که میخواهید چه کنید. چه چیز آرامش خاطر خودتان را در درجه اول تامین میکند سپس برای رسیدن به آن تصمیم گیری وبرنامه ریزی کنید. اما نکته حائز اهمیت اینست که هیچ تصمیمی بدون ایراد نیست پس با در نظر گرفتن سود وزیان آن باید پیش روید.ضمن اینکه این احساس عذاب وجدان شما مانع از این میشود که بتوانید درست بیندیشید . در نظر داشته باشید ترس از تصمیم گیری به دلیل ترس از شکست، باعث می‌شود ما جرات انتخاب یک گزینه را از میان گزینه‌های موجود نداشته باشیم. این در حالی است که در بسیاری از موارد، گزینه‌ی درست را می‌توانیم به سادگی از میان گزینه‌های پیش رو تشخیص دهیم. اما کمال طلبی و ده‌ها عامل دیگر، ما را به سمت توقف و تصمیم نگرفتن سوق می‌دهند.
  • همچنین توانمندی شما الزاما با کارکردن ودرامد شما حاصل نمیشود آیتم های زیادی میتواند نشان از توانمندی یک فرد باشد. اگر شما فردی افسرده ومشوش باشید اما دارای درامد خوبی باشید آیا توانمندید؟ باید بتوانید حیطه های توانمندی خودتان را پیدا کنید با تلاش به سمت انها بروید .مثلا یکی از ویژگی یک زن توانمند اینست که:
  • انتخاب میکندتصمیم می گیرد، و بدون ترس قدم بر می دارد. او از کسی الگو نمی گیرد هر گامی که برمی دارد تصمیم شخصی خودش است. او هرگز تسلیم رشد نیست،اما، به همه چیز محیط پیرامون گوش می دهد و نظرات را قبول می کند ، دنبال مشاوره است، و به پیشنهادات ارزش می دهد امادر نهایت خودش تصمیم می گیرد. در همان زمان، در حالی که او ترسی نداردمسیر خود را انتخاب کرده و از اینکه تسلیم چیزهایی که دوست ندارد بشود نمی ترسد.
  • زندگی جایی نیست که شکست واشتباه در آن اجتناب پذیر باشد .بنابراین بی تصمیمی باعث بی عملی وبلاتکلیفی ودر نهایت رکود در زندگی میشود.
  • راهبردهای عملی برای افزایش قدرت تصمیم گیری:
    ۱)اعتماد به نفس داشته باشید. برای اینکار پیروزیهای قبلی خود و توانایی‌های خود را همواره مدنظر داشته باشید.
  • ۲)علائم و ناراحتیهای خود را که در قدرت تصمیم گیری شما دخالت می‌کنند، بشناسید و تلاش کنید آنها را رفع کنید.
  • ۳)معلومات خود را افزایش دهید. افزایش معلومات هم در مسائلی که در حال حاضر باید برایشان تصمیم گیری کنید لازم است و هم در افزایش معلومات به صورت کلی و روزانه در موارد مختلف مدنظر است.
  • ۴)همواره به یاد داشته باشیدکه در اکثر انتخابهای ما، انتخاب کامل و بدون عیب و نقصی وجود ندارد و هر انتخابی متضمن از دست دادن امتیازاتی است که دیگر انتخابها می‌توانستند داشته باشند. به عبارتی تصمیم گیری بر اساس بیشترین امتیاز و کمترین احتمال شکست انجام می‌شود.
  • باسپاس از اعتماد شما
  • الهه دهقانیان
  • خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب
بدون گناه وعدالت

معرفی درس
بسته از شکست تا پیروزی
آموزش غیر حضوری توانگری
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه