سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

حسرت در آغوش گرفتن

پرسش

تاریخ ثبت : 13 تیر 1398
1,756  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
من حدود یک سال و نیمه كه جلسات رواندرماني تحليلي شرکت می کنم. ولي فقط آگاهيم نسبت به اينكه چطور آدمي هستم بيشتر شده و اينطوري فقط از خودم و از گذشته ام بيشتر بدم مياد. من با مادرم با وجود وابستگي زیادی كه داشتم به دليل تفاوتهايی كه وجود داشت بينمون اصلا حس نزديكي نداشتم. از بچگي يك سري فانتزي هایي مثل آغوش يک زن داشتم که باهاشون بزرگ شدم. تا اينكه در هجده سالگي رويام به واقعيت تبديل شد، ولي از دستش دادم. سالها به دنبال پر كردن مجدد اون خلأ تلاش كردم و حتي به يك آدم شش سال گير داده بودم و بهش وابسته بودم. بعد از تموم شدن اون، مجددا با يك نفو دیگه، حدود یک سال و دو ماهه كه ارتباط دارم.
ولي از ماه اول، دعوا شروع شد. چون ايشون تازه از رابطه ي قبليش بيرون اومده بود و با نفر قبلي ارتباط تلفني و چتي داشت ولي به من نميگفت. من از چك كردن گوشيش فهميدم. اين قضیه براي من مثل يك خوره شد. هر روز از ترس اينكه داره بهم دروغ ميگه آنلاين بودنش رو چك ميكردم و ازش سوال ميپرسيدم. اون هم عصباني ميشد كه دليلی نداره اين كارها رو بكني. بهم ميگفت پارتنر قبليم، فقط دوستمه و هیچ رابطه دیگه ای با هم نداریم.

مهمترین سوال :
اين موش و گربه بازي بين ما اینقدر ادامه داشت تا من بهش خيلي بي اعتماد شدم. تا اينكه بهم قول داد كه ديگه باهاش كاري نداره ولي من باز هم باورم نميشه. تا همين پريروز كه من حس ميكنم كه بازم با پارتنر قبلیش صحبت كرده، ولي بهم نميگه و ميگه نكردم. وسواس و وابستگي داره من رو ميكشه. امروز باز هم دعوامون شد و حتي من رو زد، به خاطر اينكه اصرار كردم كه تو با اون ارتباط داري. من رو از خونه شون انداخت بيرون، خيلي تحقيرم ميكنه ولي من باز هم التماس ميكنم كه باهام بمونه و بهم فرصت بده.
تو رو خدا بگين چيكار بايد بكنم؟ من به جنون رسيدم و نميدونم بايد چيكار كنم و هيچ چيزي جز آغوش خودش آرومم نميكنه. ولي وقتی هم پیشم هست همش فكرم اينه كه داره بهم دروغ ميگه. من بريدم از زندگيم، خسته ام، كمكم كنيد.

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
27 تیر 1398 ساعت 15:32

سلام دوست گرامی

وقت شما بخیر


نامه شما را خواندم. و از اینکه در چنین شرایط سختی به سر می برید متاثر شدم. حق دارید تا این حد حالتان ناخوشایند باشد.  اشاره داشتید سالها به دنبال آغوشی بوده اید تا بتوانید محرومیت های هیجانی دوران کودکی را  با روابطی که این نیاز را برایتان به دنبال دارد جبران نمایید. هرچند نمی توان نقش والدین بخصوص مادر را در بروز چنین وضعیتی نادیده گرفت با این حال مطرح نمودید علی رغم وابستگی به ایشان، به جهت تفاوت هایی که بین تان بوده نمی توانستید با او حس نزدیکی داشته باشید. البته من منظور شما را از این تفاوت ها متوجه نشدم. و اینکه جنس این تفاوت ها با تفاوت هایی که اکنون نیز در روابط تجربه می کنید چگونه است؟


با این حال اکنون در رابطه ای هستید که علی رغم اینکه نیاز به هم آغوشی تان را ارضا می شود، بسیاری دیگر از نیازهای اساسی شما را مثل امنیت ( توجه ، اعتماد ، آرامش و ثبات ) نادیده گرفته است. در رابطه ای می مانید که بخشی از نیازهای دوران گذشته شما را براورده می کند و از سویی دیگر با رفتارهای آسیب رسان و ایجاد باور بی ثباتی در شما ، موجب تحقیر و القای حس بی ارزشی در شما می شود. کاری که طرحواره های ناکارامد در یک رابطه عاطفی انجام میدهند این است که به واسطه براورده نمودن نیازهای هیجانی کنونی ، آینده را،  از ما می گیرد. کاری می کنند که قدم از قدم برنداریم. گویا این تنها فرصتی ست که می توانیم با آن زندگی را تجربه کنیم. آنقدر در این رابطه می مانید تا به بهای تجربه آغوشی گرم ، با اضطرابی فزاینده از روابطی سرد و شکننده مواجه می شوید.


بنابراین برای از دست ندادن این آغوش، دست به رفتارهایی می زنید تا آن را حفظ کنید. رفتارهایی که موقتا ممکن است اندکی اضطراب را در شما کاهش دهد در عین حال در میان مدت، موجب تقویت باور بی اعتمادی و اضطراب رها شدن در شما می گردد.


ما در طرحواره ها اصطلاحی داریم بنام واقعیت های تعاملی. اینکه واقعا افرادی هستند که در یک تعامل و رابطه، به ما آسیب می زنند. مانند شرایطی که شما در آن قرار دارید. با آواری از بی ثباتی از رفتارهای ایشان که بر سرتان فرو میریزد. اما مساله این است چگونه می شود علی رغم این حجم از فشار،  در این تعامل می مانید؟ و یا چگونه پاسخ میدهید که نه تنها رفتارهای آسیب رسان فرد مقابل کاهش پیدا نمی کند بلکه تکرار می شود؟


رفتارهای تکرار شونده ، ممکن است تبدیل به الگوهای وسواسی شوند. و الگوهای چک کردن ، شما را در یک رابطه ی مخرب نگه میدارد. این وسواس باعث می شود در یک الگو و چارچوبِ بیشتر گیر کنید. دست به رفتارهایی بزنید که محدود به حفظ قلمرو رابطه است. و در نهایت کسی که این رابطه را به حال خود رها  میگذارد ممکن است فرد مقابل باشد.


پیشنهاد میکنم با توجه به  توضیحاتی که ارائه گردید و با درنظر گرفتن شرایط سختی که در حال حاضر شما را می آزارد از یک رواندرمانگر برای پیگیری وضعیت خود کمک بگیرید. همچنین مراجعه به روانپزشک برای کاهش شدت علائم کنونی، ضروری است. هرچند نمی توان به سادگی انتظار داشت این رابطه را فورا رها کنید. با این وجود از شما می خواهم نسبت به سرمایه گذاری بیشتر روی این رابطه تجدید نظر نمایید. به نظر نمی رسد این شکل از  روابط، مأمنی باشند تا برای شما؛  آرامش ، رضایت و اعتماد نسبتا پایدار  را به همراه بیاورند.


با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

خانه توانگری


معرفی درس
بسته کامل مجموعه شخصیت سالمتر من (4 جلسه)
بسته رهایی از تنهایی و مهرطلبی

توصیه های پیشنهادی
نکات اشاره شده در پاسخ
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه