سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

سرد شدن رابطه

پرسش

تاریخ ثبت : 29 اردیبهشت 1398
1,247  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
من 8 سال پیش ازدواج کردم و الان دختری دو ساله دارم. ازدواجم خیلی سنتی و بدون هیچ شناخت کافی بوده است. همسرم ذاتا آدم بدی نیست و 8 سال از من بزرگتره. ولی تفکراتش طوری هست که من هیچ رضایتی در زندگیم ندارم. خیلی خود رای هست. در مورد مسایل مهم زندگی خودش تصمیم میگیره و حتی نظر من رو نمیخواد و نمیپرسه. توجهش به من خیلی کمه، به خصوص از سال گذشته که درگیر رکود اقتصادی در کارش شده، به شدت گوشه گیر و افسرده است. حاضر به مراجعه به روانپزشک هم نیست. من حس میکنم روابط مون با هم خیلی سرده، طوری که من هر روز به این نتیجه میرسم که دوستش ندارم. حتی گاهی ازش متنفرم، از تفکرش، ازخانواده اش، از قیافه اش
دیگه این آدم هیچ جذابیتی برای من نداره. گاهی برای بهبود رابطه تلاش میکنم، ولی بعد از مدتی که هیچ بازخوردی ایجاد نمیشه سرد میشم. الان نمیدونم باید چه کار کنم؟ از طرفی هم دلم نمیخواد جدا بشم. به خاطر دختر کوچیکم. از طرفی زندگی کردن با این آدم و این شرایط حالم رو خراب میکنه.

مهمترین سوال :
ایا این رابطه رو میشه اصلاح کرد؟ چطور باید به فکر جدایی باشم؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

سارا میرزامحمدی
سارا میرزامحمدی
28 آذر 1398 ساعت 09:05


نوشته تان را مطالعه کردم. سردی رابطه زناشویی تان باعث شده حس سردرگمی داشته باشید و احساس کنید زندگی تان از هر معنایی تهی شده است. 


قطعا میدانید رابطه درست عاطفی زمانی شکل میگیرد که هر دو طرف سعی در همدلی و درک متقابل داشته باشند. البته که شما هم میتوانید یک نفره تدریجا رابطه تان را بسازید به شرط اینکه واقعا این قصد را داشته باشید

ساختن رابطه ی عاطفی نیاز به صبوری زیادی دارد. 


ضمنا به این مسئله هم فکر کنید که شما در آستانه ورود به دهه چهارم زندگی تان هستید که مسائل و بحران های خاص خودش را دارد. و این امر قطعا در مورد همسرتان هم صدق خواهد کرد. و چه بسا که برای  ایشان با توجه به مسولیت های بیشتر و بالطبع مسائل اقتصادی و شغلی ای این روزها گریبانگیر همه شده است، شرایط روحی سخت تری را تحمل میکنند . 

در این مرحله روح شما معنای بیشتری برای زندگی تان از شما طلب میکند و باید ضمن پرداختن به مسائل زندگی از این بعد وجودتان نیز غافل نشوید. 

برای خودتان معنا خلق  کنید. فردیت شما جدای  از هویت مادر بودن و همسر بودنتان باید رشد کند. 

اجازه ندهید رابطه زناشویی و حتی  مادر بودنتان تمام انرژ ی فکری و ذهنی شما را  بگیرد. برای خودتان وقت بیشتری بگذارید و فعالیت های مورد علاقه تان را انجام دهید و در صدد رشد روحی تان باشید. 


ضمنا برای حل مشکلات زندگی نیاز به کسب آگاهی بیشتری در مورد خودتان، همسرتان و شکل درست ارتباط دارید

منابع آگاهی دهنده زیادی در این زمینه وجود دارد که برایتان ذکر خواهم کرد. 

فرزندتان قطعا انگیزه بیشتری برای این مبارزه به شما خواهد داد. 

اگر پس از تلاش های درست و اصولی در این زمینه موفقیتی کسب نکردید به عنوان راه حل آخر به جدایی فکر کنید. ولی تا قبل از آن اجازه ندهید فرزندتان از شرایط حاکم بر زندگی شما آسیب زیادی متحمل شود. 


موفق باشید

از اعتمادتان به مجموعه ی ما سپاسگزارم

سارا میرزا محمدی


معرفی کتاب
مهارت های زناشویی نوشته مک کی ترجمه محمد علی رحیمی انتشارات ارجمند
یافتن معنا در نیمه دوم عمر نوشته جیمز هالیس ترجمه سید مرتضی نظری انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی

معرفی درس
مجموعه نبوغ عاطفی 2
مجموعه نبوغ عاطفی 3
بسته از سی سالگی به بعد 1 تا 4
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه